- گنج فشانی (گَفَ / فِ)
پراکندن گنج و پول و زر و سیم بین مردمان. بخشندگی:
من که چو گل گنج فشانی کنم
دعوی پیری به جوانی کنم.
نظامی.
چون خلفا گنج فشانی کنی
تاج دهی تخت ستانی کنی.
نظامی
من که چو گل گنج فشانی کنم
دعوی پیری به جوانی کنم.
نظامی.
چون خلفا گنج فشانی کنی
تاج دهی تخت ستانی کنی.
نظامی
